تجربه خاص فرمانده شدن؛ به جوانانی که قصد دارند وارد حرفه دریانوردی شوند، توصیه میکنم قبل از هر تصمیم جدی، حتماً اطلاعات کامل را درباره شغل دریانوردی جمعآوری کنند و خودشان را بسنجند.
به گزارش پایگاه خبری آبهای آزاد، احسان رفیعی، فرمانده نمونه کشتی در یادداشتی ضمن معرفی خود به بیان تجربیاتش در حرفه دریانوردی میپردازد و علاقه و انگیزه را عامل موفقیت در کارها میداند.
41 ساله هستم؛ مربی رسمی فدراسیون ورزشهای رزمی ایران، دارنده دان ۵ کیکبوکس و مویتای و 3 دوره قهرمانی کشور را کسب کردهام. از سال 1391 تا 1393 مدرس موسیقی بودم و سازهای تخصصیام کیبورد و ساکسفون است. همچنین مربی تنیس خاکی هستم و دارای مدرک مربیگری این رشته و تدریس هم میکنم. به مدت 2 سال مدیر کارکنان دریایی کشتیرانی والفجر، همچنین مدیر دفتر ایمنی و کیفیت (DPA) کشتیرانی والفجر بودم.
سال 1385 یکی از اقوام پیشنهاد داد وارد حوزه دریانوردی شوم. سال 1386 وارد دورههای دریانوردی شدم و بعد از بررسی و آموزش، به عنوان کارآموز و ملوان در کشتیرانی شروع به کار کردم. سالهای 1386 تا 1390 در دورههای تخصصی افسری شرکت کردم و از سال 1391 به عنوان افسر عملیاتی روی کشتیها مشغول شدم. مدرک فرماندهی خود را سال 1395 از مؤسسه دریانوردی دریافت کردم و از سال 1396 بعد از قبولی در آزمون
سازمان بنادر و دریانوردی، به عنوان فرمانده روی کشتیهای والفجر فعالیت خود را آغاز کردم. این شامل کشتیهای فراساحلی، آفشور و کشتیهای مسافری بوده و تا امروز نیز ادامه دارد.
در مجموع، از حدود ۱۸ سالگی وارد حرفه دریایی شدم و تقریباً ۱۸ سال است در این حوزه فعالم. البته یک وقفه کوتاه حدود یک سال و نیم بین سالهای 1386 و 1387 داشتم ولی دوباره برگشتم و ادامه دادم.
در این مسیر، موفق شدم به عنوان فرمانده نمونه انتخاب شوم که تجربه و اعتماد مسئولان باعث این تقدیر شد. یکی از دلایلی که دوستان لطف کردند و به من اعتماد کردند، تجربهای بود که در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه کسب کرده بودم. آن زمان روی کشتیهای مسافربری کشتیرانی والفجر که 2 تا از آنها مسیرهای بینالمللی داشتند، فعالیت میکردم.
من یکی از سفرهای بدون توقف (NON-STOP) و بیوقفه را انجام میدادم و جابهجایی مسافران را مدیریت میکردم، بهخصوص مسافرانی که به دلیل لغو پروازها مجبور بودند از مسیر دریایی استفاده کنند. مسیرها شامل بندر لنگه به دبی و بندرعباس به شارجه بود که شخصاً یک سفر کامل را در این مسیرها انجام دادم.
درباره تفاوت افسری با کاپیتانی باید بگویم وقتی وارد حوزه دریایی میشوید، ابتدا دوره دانشگاهی خود را میگذرانید و با مدرک افسری وارد کشتی میشوید. ارتقای شما بستگی به سابقه دریایی و تکمیل «سرویسهای دریایی» دارد. مسیر معمول به این شکل است: افسر سوم افسر دوم افسر اول فرماندهی و هر مرحله دوره و شرایط خاص خود را دارد. هر چه تجربه و سابقه دریایی بیشتر باشد، امکان ارتقای رتبه نیز بیشتر میشود.
بیشتر زمان دریانوردی من روی کشتیهای اقیانوسپیما بوده است. در دورهای که در کشتیهای شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکردم، کشتیها هنوز مسافری و آفشور نبودند. یکی از تجربههای ویژهام، 7 ماه حضور مداوم روی کشتی است؛ کشتی را از داک چین تحویل گرفتیم و از آنجا به سمت اروپا حرکت کردیم، یعنی 7 ماه کامل روی دریا بودم.
این تجربه، هم شیرین بود و هم سختیهای خاص خودش را داشت. شیرینی کار در این بود که با فرهنگها و ملیتهای مختلف سفر میکردم و فرصت سفرهای بینالمللی داشتم. از طرف دیگر، دوری طولانی از خانواده، شرایط سخت آب و هوایی، خرابی دریا و محدودیتهای خورد و خوراک جزو چالشهای اصلی بود. با وجود تلاش همه برای فراهم کردن شرایط بهتر، باز هم محدودیتها وجود دارد و بیشترین سختیها به همین دوری و شرایط محیطی بازمیگردد.
مواد غذایی روی کشتی به طور عمده همان چیزهایی است که بیشتر افراد مصرف میکنند اما در مسیرهای طولانی، محدودیتهایی ایجاد میشود. به عنوان نمونه زمانی که از چین به سمت پرتغال حرکت کردیم، ۴۷ روز روی دریا بودیم. در این مدت، مواد غذایی خریداری شده بودند اما برخی اقلام تازه مثل سبزیجات و میوهها کیفیت اولیه خود را از دست میدادند.
بیشتر مواد اولیه به صورت فریز شده و یخزده بودند و امکان تازه نگه داشتن آنها وجود نداشت. گاهی هم به دلیل تغییر برنامه سفر یا تمام شدن برخی مواد، برنامه غذایی پیشبینی شده برای ۱۵ روز یا یک ماه باید تغییر میکرد. بهترین غذایی که در این مسیر خوردیم، بره کبابی بود و بدترین غذای دریایی که تجربه کردم، نان و پنیر و سبزی بود.
در دوران کاریام، شیرینترین خاطرهام زمانی بود که ارتقا یافتم و به عنوان افسر اول کشتی مدرک فرماندهیام را گرفتم. یک روز ایمیلی دریافت کردم که از آن لحظه به بعد، به عنوان فرمانده جایگزین کاپیتان کشتی میشوم. همان سفر اولی که این خبر را دریافت کردم، برایم یک تجربه خاص شد. مسیر سفر خط کشتی مسافری کیش از بندر کیش به بندر چارک بود که تقریباً یک ساعت و نیم طول میکشید و من برای نخستینبار به عنوان کاپیتان کشتی مسئولیت داشتم.
تلخترین خاطرهام هم فوت عموی عزیزم است. متأسفانه این اتفاق درست چند روز بعد از یکی از سفرهایم رخ داد و در همان دورهای بود که روی کشتی بودم. خدا رحمتشان کند.
وقتی به کشتی رفتم و با همکاران خارجی کار کردم، واقعاً از فرهنگهای مختلف لذت بردم. یکی از همکارانم ژاپنی بود و دیگری اسپانیایی. سفر به این کشورها برای من تجربهای بینظیر بود. در طول دوران دریانوردی به ۲۰ تا ۲۵ کشور سفر کردهام.
اگر بخواهم به جوانانی که قصد دارند وارد این حرفه شوند توصیهای کنم، باید بگویم که این کار شرایط بسیار سخت و متفاوتی دارد و مناسب همه نیست. توصیه میکنم قبل از هر تصمیم جدی، حتماً اطلاعات کامل را درباره شغل دریانوردی جمعآوری کنند و خودشان را بسنجند. در دوران آموزش و یک سال اول که انجام خدمات دریایی (Sea Time) دارند، باید ببینند آیا میتوانند زندگی و شرایط سخت کشتی و دریا را تحمل کنند یا نه، تا توان و انرژی خود را صرف کاری نکنند که برایشان مناسب نیست.
ثبت دیدگاه